۱۴ تیر ۱۳۸۷

چه فرق می‌کند؟

وقتی پنجره
با تمام ِ اصرار ِ چشم‌اندازهای ِ در پرده‌اش، از پا در آمده،
برای تو دیگر چه فرقی دارد
که نگاه ِ بی‌آرزوی ِ من بدرقه‌ات کند
یا له‌له ِ تب‌آلوده‌ی ِ سگی شب‌گرد؟!

وقتی ماه
با همه‌ی چشم‌چرانی‌های ِ پنهان و آشکارش
عاجز مانده از نقش ِ هلالی بر پیشانی‌ات،
برای ِ من دیگر چه سودی دارد
که هی سرم را بکوبم به اصرار
بر دیوار ِ بی‌اعتنایی‌ات؟
آن هم حالا که ردّ ِ دست‌های‌ات را
کوبیده‌ای بر سماجت ِ سینه‌ام!
14 تیر 1387