۵ آذر ۱۳۹۰

حالا که کرک‌های شانه‌ات
قرابت بی‌حدی با لب‌های من دارد
تنفس‌ام
باردار بویی دنباله‌دار است
که ذائقه‌ام را
غسل می‌گیرد

بوی فراق می‌دهد نزدیکی
و صبا
همین‌قدر که نکهت تو را می‌آورد
وقتی پای زن در میان باشد
تو را گم می‌کند