نفريني بر جاي نماند
تا نوالهات كنند
يا سنگي حتي
تا بدرقهي دوزخات گردانند
رفتنات هم
-چون آمدنات-
سهمِ ريا از نيرنگ ربوده بود
تا پايِ فريادي
بر بيراههي گريزت نسايد
ϧ
بر بامِ رذيلِ صدارت،
حكمِ غيرت جنباندي
و در حضيضِ حكمت
خيشِ خواري راندي
تا ژرفايِ تاريكِ پانزدهقرنه را بيفزايي
و سياهچالههاي حميتات را
از حقيقت و نور بيانبازي!
ϧ
اينك
حراميان تواند
وا ايستاده
گرداگرد گور مردگان بيامتداد،
با خيل درنگيان پر شورت!
تا بگريزي
...
بينفريني
بيسنگي
...
تا نوالهات كنند
يا سنگي حتي
تا بدرقهي دوزخات گردانند
رفتنات هم
-چون آمدنات-
سهمِ ريا از نيرنگ ربوده بود
تا پايِ فريادي
بر بيراههي گريزت نسايد
ϧ
بر بامِ رذيلِ صدارت،
حكمِ غيرت جنباندي
و در حضيضِ حكمت
خيشِ خواري راندي
تا ژرفايِ تاريكِ پانزدهقرنه را بيفزايي
و سياهچالههاي حميتات را
از حقيقت و نور بيانبازي!
ϧ
اينك
حراميان تواند
وا ايستاده
گرداگرد گور مردگان بيامتداد،
با خيل درنگيان پر شورت!
تا بگريزي
...
بينفريني
بيسنگي
...
مسيح
13 خرداد 1382