۳۰ فروردین ۱۳۸۸

تماشا

نمی شود نگاه ِ تو را برداشت
با طرح ِ خنده ات
تا کرد و
بر صورت ِ دیگری آمیخت.
نمی شود به اناری که در لحن ِ تو می شکفد، قانع نبود.
انحنای ِ درهم ِ ملحفه های ِ شب ِ تو را
نمی شود به جرم ِ اندام ات مجازات نکرد.
های
باران رمیده!
این همه پنجه ام
کفاف ِ عریانی ات را نمی دهد؟!
30 فروردین 1388