۱۶ اسفند ۱۳۸۱

نجوا


من راه نيستم
باغ نيستم
سپيده تويي
من چراغ نيستم...

ϧ

در محاق بي‌ارتعاش ‌حضورت
حجم عشق را سكوت كردم
تو ماه شدي
برآمدي،
من چراغ شدم...
ستاره شدي
در معرض چشمان‌ات سوختم،
راه شدم...
نسيم شدي
در معبر صداي‌ات شكوفه دادم،
باغ شدم...

ϧ

مرا نمي‌پرستي،
اي قديس؟!

16 اسفند 81