ماتيلد عزيزم
الفت من با تو دیرینه اگر نیست، حسرتام که هست. دیر که
هست. زخمهای سینهام را بشکاف. نخ به نخ. به جوهر دیر بودن میرسی. ذات
دیربودگی. اینجا. شعلههای فقر و تنهایی دیرینه، چله میرقصند. بشکاف. نخ
به نخ. کسوت پارینهی من با هوا میشکافد. با هوس. هوس هاشور. شور. شور
سرانگشتها. انگشتها. پلكها. رجهای تماشا. بشکاف حالا که خانهبهدوش
تماشای تو ام. دیر آمدهای. مزاجام نارواست. حیرتام آسیمه. شوق معنای تو
از حروف سرگشته محتاطتر که نیست. رسوا کن احتیاط مرا. پیله نیست این. پینه
است. بخیه نینداز به جاناش. فرصت انتظار نیست. برای من که مخمور اشراق
پیشانی تو ام هر شب برابر با گریبان است. شب را روز را ايام را بدر!