۱۸ شهریور ۱۳۸۹

دیده ی ما یک قدم پیش است از مژگان ما

مقصود
انتظار
کام
تحیر
اشک
اشک
اشک
اشک
دنیا شعله پوش ناله ی عریان کسی نمی شود
در جولان اشک من
آن که آغوش گشود
تنگ‌نای فرصت تو بود
دیدی چه زود صبح شدی سحر؟
17 شهریور 1389