۳۰ بهمن ۱۳۸۶

هراس

از هم‌همه‌ي كلماتِ غمّازِ خود هراسي ندارم
همه ترس من
باري
از نَفَس‌ِ حروفي ناشُسته ا‌ست
كه بي‌آن‌كه بويي از طهارت برده باشند
ميان‌ِ تعبيرهايِ شاعر
بخارِ مسمومِ خويش را می‌هراشند.

بگذار در چشمه‌هایِ شرمِ تو
واژه‌ها را تطهير كنم.
من از كلماتِ ناشُسته مي‌ترسم!
2 اسفند 1386