۳ اسفند ۱۳۸۶

گذار

پشتِ عقربه‌هاي نيم‌شب
تمامِ منظومه‌هاي عالم
تندتر از هميشه مي‌گردند؛
تا خطي بر خطوطِ پيشاني‌ام بيفزايند
و شياري
به دستاني
كه طالعِ مهتابي‌شان با برجِ كژخوي عقربك‌ها آويخته‌،
به دانه‌هاي سمجِ اجابتي
كه از تسبيح و دعا بي‌نيازند.


تا شماره‌گرِ ناتوانِ ثانيه‌هاي دور از تو شوم،
عقربه‌هاي نيم‌شب
براي قِرانِ زودهنگام‌ات
از هم پيشي مي‌گيرند.
4 اسفند 1386