۲۵ مهر ۱۳۸۷

شكرانه


اگر غروب ِ گیسوان تو
بر سر ِ قرار می‌آمد،
نظربازی ِ آفتاب
آیا دوباره
در هوس ِ انحنای ِ تن تو می‌دمید؟
نیمه‌ی هیچ شبی باز
با نقش ِ خالی تو پر می‌شد؟
سرسام ِ سطرها هرگز
به آشوب ِ پنجره می‌کشید؟
فکر می‌کنی
گور ِ شعرهای ِ من
از فرط ِ این همه کلمه گم می‌شد؟

راستی
چند سطر
چند مرگ
چند رستاخیز
تا قیامت ِ طره‌های‌ ِ تو باقی‌ست؟
25 مهر 1387