۱۸ مهر ۱۳۸۷

ويرانه


چشم‌اش
از راه می‌افتد
و انگشت ِ اشاره‌اش
از طرح ِ تار ِ گیسویی بر هوای اتاق.
به چرای ِ خود نگاه می‌کند
که حتای ِ او بود
تمام شد.
حالا می‌تواند
ضخامت ِ تمام ِ خاک‌های ِ دنیا را تفسیر کند!
18 مهر 1387