۴ مهر ۱۳۸۳

نفير

تا بی‌نهايتِ حجمِ كهنه‌يِ اين ساز هم
گريزی‌ام نيست از سرانگشتانِ چابكِ تو
كه «جامه‌دران‌»ام1 می‌خواهد،
وقتی كه «شور» می‌زند دل‌ام!


دريغا !
به «مويه»2 نشستن
از پسِ آن‌همه «خسروانی‌»3
تقديرِ پنجه‌هایِ نوازش‌گرِ تو بود!
4 مهر 1383
1- يكی از گوشه‌های آواز بيات ترك است.
2- گوشه‌ای‌ست در دستگاه چهارگاه.
3- نام گوشه‌ای‌ست در دستگاه نوا.

۲۸ شهریور ۱۳۸۳

مشق

ميانِ ترديدهايِ هميشه،

چشمانِ تو

حقيقتِ مرا به قافيه نشسته

و فريادِ من

-هنوز-

سكوتِ جاودانه‌ي استيصال را هجّي مي‌كند.

از من مخواه

ميانِ مشقِ تباهي،

-وقتي امتدادِ هبوط و اوج يكي‌ست-

تمنايِ تعالي را

در عبور از واژه‌هاي فساد گم كنم؛

كه من

خداوند را

در سطرسطرِ اين شك‌واژه‌ها‌ يا‌فته‌ام.

نگاه كن مرا:

رقعه از ورّاقان نمي‌طلبم؛

ديري‌‌ست در مكتبِ مهر تو

به‌ديدگانِ تعب

مشقِ ترديد مي‌كنم

تا دريابم

كه چشمان‌ات حقيقت دارند.

28 شهريور 83