زمينِ مأيوس
عشق نميزايد
وقتي كه زهدانِ آسمان
پهنهي پرخونِ زوال است
تا به بار بنشيند اشكهاي بيمرگيام
زمين تشنه ميكاوم.
در سرزمين سينهي سيرابات
اشك نميكارم؛
كه سيلاب را
دِرو
هرگز نتواني كرد.
زمين مرده
عشق نميزايد.
افسوس!
ديريست
اجاقِ آسمان هم خاموش است.
عشق نميزايد
وقتي كه زهدانِ آسمان
پهنهي پرخونِ زوال است
تا به بار بنشيند اشكهاي بيمرگيام
زمين تشنه ميكاوم.
در سرزمين سينهي سيرابات
اشك نميكارم؛
كه سيلاب را
دِرو
هرگز نتواني كرد.
زمين مرده
عشق نميزايد.
افسوس!
ديريست
اجاقِ آسمان هم خاموش است.
15 بهمن 1382