۱۹ آذر ۱۳۸۷

کابوس

در انتهای ِ هر خواب
رگان‌اش از نفس‌های ِ خدا که تنگ‌تر می‌زند
- سرزده - سپیده را می‌آزماید.
شب اما پر است از ستاره‌های ِ اجباری؛
ماه، هنوز با گودال‌های‌اش عیش می‌کند
و فاصله
تعرضی به هبوط ِ تمام ِ معجزه‌هاست.
.
.
.
سحر
چون طرحی محتمل
از مضمون ِ بلند ِ آسمان می‌افتد
و فرصت
در کوچه‌های ِ پرت ِ بیداری
گم می‌شود.
19 آذر 1387