گستاختر از سماجتِ درهمفشردهی پلكهای من است
اين درد
كه در چشمانام فوّاره میخواهد زدن.
تَفِ مرداد كه فروكشد،
شيارهایِ اطرافِ چشم و پيشانی
تنديسی را خواهند كاويد
كه گواهِ جاودانِ رفتن توست.
آخ...
تَفِ مرداد كه فروكشد،
خطِ دلپذير افق، مرزِ دلآزارِ بيگانگیست
و حجمِ حريصِ صندوقِ پست،
مجالی يكّه
تا تنهايیِ بيانتهایِ مرا ببلعد.
27 بهمن 1386