اگر این شاخهها را ادامه میدادم،
حتا پایام هم اگر نمیلغزید،
باز ممکن بود
دستخوش ِ التجاء ِ بیوقت ِ سایهی آنها شوم
که صورت ِ ماه - از سر ِ شب -
بر جوانیشان گریه كرده بود.
زمان را زیر ِ پای ِ سایهها دفن کردم
و جامههای ِ تاریکام را بر شاخهها آویختم.
اینطور
تا خود ِ صبح
در خوابهایات لو رفتم.
19 تیر 1387