نخستین زنی نبود که بر دیوار ِ معدن ِ مادریاش نقش میبست؛
خصوصیت ِ لعلاش را اما
به بهای ِ عمومیت ِ تهماندهی لباناش ستانده بود.
از سطرها که دیر به ابتدای نقطه میرسیدند پرهیز داشت.
به قدمت ِ کلمات که میاندیشید
مادیت ِ هیچ حرفی کفاف ِ ماندناش را نمیداد.
نقطهها را نزدیک میخواست؛
آنقدر که شبیه ِ آدمهای ِ خیلی دوری شوند
که جنسیت آنها را فقط از اضافه وزنشان میشد حدس زد.
شیفتهی تنها بود.
با این همه
قانون ِ لعل او
عمومیت نداشت.
23 آبان 1387