با پنجره کنار نمیآید
که زمانی رو به مخاطرهی کوچهای دلتنگ باز میشود
وقتی رو به نزاع ِ نخنمای ِ موج و صخره.
(بستگی دارد به محل تولد شاعر)
ممکن است حتا گاهی که به اندازهی کافی نخوابیده است
همینطور بسته بماند
یا قاب ِ چشماندازی پیراری شود
که هر شاعر ِ متوسط الحالی را یکمرتبه دستکم سر کار گذاشته.
حداکثر دیگر دریچهای میشود
که خلیجی، پرندهای، چیزی را کشانده تا پای ِ ابراز ِ خودش.
اگر نیو-ایج باشد
شاید از پس ِ دود و ازدحام، پرسپکتیو ِ خیابان را هم تشخیص بدهد
یا حتا با اختراع ِ قبر ِ مشبک
کاربردهای ِ کسالتبار ِ دیگری هم برای آن کشف کند.
...
خمیازهاش را پف میکند به هوای ِ خنثای ِ اتاق
و کرکره را پایین میسراند.
11 آبان 1387