۲۴ خرداد ۱۳۸۷

از قامت ناساز ماست


تمام چشمه‌های ِ زمین را هم که بنوشم،
این واژه‌ها شیرین نمی‌شوند
اگر بر زبان ِ تو جاری نباشند.

برای ِ طعم‌گرفتن از طراوت ِ پیشانی‌ات
چقدر فوران کنم کافی‌ست؟
شاید دست‌های ِ من، به رسوب‌ ِ ایام آغشته شده،
- حتا تمام ِ تن‌ام -
که هرچه می‌جوشم
بیرون نمی‌تراود!

وقتی دیدار ِ تو از ارتفاع ِ پلک‌های ِ من کوتاه‌تر است،
کلمات
- بی‌حاصل - از دیوارم بالا می‌روند.
24 خرداد 1387